مهارت‌های زندگی مشترک | معیارهای انتخاب همسر

couple

فصل دوم: ازدواج سالم

قسمت اول: معیارهای انتخاب همسر

معیارهای انتخاب همسر بستگی به شرایط فرد و ویژگی های روحی روانی فرد دارند. شرایط خانوادگی و فرهنگی که در آن زندگی می کنند میتواند کاملا متفاوت باشد. ولی یک سری از اصول هستند که همه می‌توانند از این اصول به صورت یکسان استفاده کنند و کمک بگیرند. این اصول را بررسی می‌کنیم و در رابطه با آن صحبت خواهیم کرد.

معیار همسان همسری

یک اصل بسیار مهم در مورد معیارهای انتخاب همسر که آن را به نام همسان همسری می شناسیم یا در واقع انتخاب همسری که برابر من است. از نظر ویژگی ها و ملاک های من در مورد انتخاب همسر، قبل از ازدواج، ما از اصل همسان همسری استفاده میکنیم. باید حواسمان باشد که این اصل برای بعد از ازدواج اصلاً نباید مورد استفاده قرار بگیرد.

ما بعد از ازدواج دیگر به دنبال این نیستیم که همسرمان را همسان خودمان بکنیم. ما قبل از ازدواج سعی می کنیم همسری را انتخاب کنیم که تقریباً برابر ماست. تقریباً همخوانی با ما دارد و تقریباً همسان ما است و نهایتا یک یا چند درجه با ما اختلاف دارد. ما در مورد همسان همسری نمی‌توانیم همسری را انتخاب کنیم که صد در صد شبیه ماه است یا همسان ما باشد. چون اصلاً وجود ندارد.

همسان همسری به چه میزان باید باشد؟

ما می‌گوییم که ۷۰ درصد برابری ایده آل خواهد بود. هر جایی که ما برابری نداریم و اختلافی مشاهده می شود آنجا می شود منبعی برای تعارض و مشکلاتی برای آینده ما. اینجا من باید بدانم که آگاهی خود را بالا ببرم و مهارت‌های لازم را کسب کنم. چون در آینده و در زندگی مشترک این تعارضات و این اختلافات برای من مشکل ایجاد می کند بتوانم آن مسئله را خوب ببینم، خوب درک کنم و و آن را بررسی و حل کنم. پس برای مشاوره پیش از ازدواج یا اینکه من با این دقت و کنجکاوی به ملاک های خود نگاه کنم بعداً می‌تواند به من خیلی کمک کند.

افراد بر اساس ویژگی های شخصی خود و ملاک های خود که بسیار متفاوت و متنوع است، بر اساس اولویت های کاملاً متفاوتی که دارند تصمیم به انتخاب همسر میگیرند.

سن در معیارهای انتخاب همسر

یکی از این موارد می تواند ملاک سن باشد که خیلی بهتر است افراد بعد از ۲۷ سالگی تقریباً همسان هم باشند و از لحاظ سنی ۵ تا ۷ سال اختلاف سنی قابل قبول است. ولی اگر بیشتر از این میزان، اختلاف داشتید بدانید که این جا می توانید بعداً دچار مشکل شوید و این جا بعداً می‌تواند یک آژیر خطر باشد. اگر اختلاف سنی بسیار بالا یا پایین باشد باید آگاهی های خود را در این زمینه بالا ببرید.

معیار طبقه اجتماعی

ملاک طبقه اجتماعی نیز در مسئله ازدواج بسیار مهم است و باید ببینم که طرف مقابلم از چه طبقه اجتماعی است و تا چه میزان طبقات اجتماعی ما با یکدیگر همخوانی داریم. اگر فاصله‌ای بین این طبقات اجتماعی هست من باید مهارت هایی را دریافت کنم تا بتوانم این اختلافات را به حداقل برسانم و انشاالله بتوانم زندگی خود را بهترمدیریت کنم.

معیار تحصیلات در انتخاب همسر

از لحاظ تحصیلاتی بهتر است که برابر باشیم و اختلاف چندانی نداشته باشیم. از لحاظ خانوادگی بهتر است که هماهنگ باشیم یعنی از لحاظ فرهنگ خانوادگی با یکدیگر برابر باشیم. البته افرادی هم هستند که از فرهنگ های متفاوت با یکدیگر ازدواج می کنند. ازدواج خیلی خوبی را هم تجربه می کنند ولی به هر حال آنها نیز یک سری مشکلاتی خواهند داشت که باید مدیریت کنند.

باورها و مذهب در انتخاب همسر

موضوع باورها و مذهب نیز بسیار مسئله مهمی است که باید در نظر گرفته شود و نباید تفاوت زیادی وجود داشته باشد و اختلاف در باورها و مذهب نباید بیش از اندازه باشد. اگر در این زمینه تفاوت های زیادی داشته باشیم مشکلات زیادی نیز خواهیم داشت.

خیلی از این ملاک ها که بین من و فرد مقابل هم همخوانی دارد را تیک خواهیم زد و هرکدام که همخوانی ندارد را علامت ضربدر می‌زنیم. بعد از آن باید بررسی کنیم که چند تا از آنها همخوانی داشته و چند تا از آنها نداشته است. اگر تعداد ضربدرها زیاد است و در واقع همخوانی های ما کمتر از ۴۰ درصد است حواسمان باشد که آن ازدواج، پر از مشکل خواهد بود. شاید بهتر آن است که ازدواج به وقوع نپیوندد.

وضعیت مالی و اقتصادی در معیارهای انتخاب همسر

در رابطه با وضعیت مالی و اقتصادی بهتر است که برابری یا همسانی داشته باشیم. یک نکته خیلی مهم تر و اساسی تر به نظر من آن است که از لحاظ جهان بینی و فلسفه زندگی بهتر است که برابری داشته باشیم. وقتی که یک فرد وارد یک جامعه می‌شود یا وارد یک مجموعه می شود، مهم است که با چه دیدی با دیگران ارتباط دارد. آیا با جامعه پیرامون خود با دیدگاه مثبت نگاه میکند یا منفی و جهان بینی او نسبت به دنیا و هستی چگونه است؟ اختلاف در این زمینه ها می‌تواند افراد را دچار مشکلات حادی کند. در زمینه جهان بینی نیز باید آن همسان بودن را رعایت کنید که بسیار نکته قابل اهمیتی خواهد بود.

در مورد دیدگاه ها، تربیت فرزند و اینکه آیا فرزندی داشته باشیم یا نه، چه تعداد فرزند داشته باشیم، و اینکه قبل از ازدواج در رابطه با آنها صحبت کنیم. به یک نظرسنجی و یک برابری برسیم و بعد از آن ازدواج صورت گیرد.

اولویت بندی معیارهای انتخاب همسر

یک مسئله مهم دیگری که باید در نظر بگیریم این است که ملاک های خود را اولویت بندی کنیم. به طور مثال فردی ممکن است که ملاک زیبایی و ملاک جسمی برای آن اولویت اول باشد. باید بدون رودربایستی آن اولویت را در مرحله اول قرار دهد و با خود نگوید که این یک اولویت زشت و یا به قول دیگران نباید این اولویت را داشته باشیم. به همین دلیل من آن را در اولویت آخر قرار دهم، که این یک کار بسیار اشتباهی است و در رابطه با این مسئله نباید با خود یا دیگران رو در بایستی داشته باشید.

در واقع هر چیز که اصل شماست که میتواند مذهب، زیبایی، جسم فرد مقابل، نگرش و فلسفه زندگی باشد، باید آن اصل را در اولویت اول خود قرار دهید. باید بدانیم که این اولویت بندی ها بستگی به شناختی دارد که از خودمان داریم و این شما هستید که در طول زندگی درگیر این مسائل  هستید که اولویت بندی کرده اید.

به طور مثال برای آن کسی که اخلاق بسیار اهمیت دارد قطعاً باید آن را در اولویت اول قرار دهد و مثلاً اگر در همان اخلاق اختلافی مشاهده کرد اصلاً نباید قبول کند چون اولویت اول شما اخلاق است. اگر فردی اولویت اول و بسیار مهم آن زیبایی است حتماً باید آن را در اولویت اول قرار دهد. اگر اختلافی هست نگوید که شاید بعداً برای من عادی شود زیرا اولویت ها و اصل ها در زندگی به هیچ گاه در طول زندگی عادی نمی شود.

روش اولویت بندی معیارهای انتخاب همسر

پس در معیارهای انتخاب همسر حواسمان باشد که اگر برای ما زیبایی مهم است، حتماً آن را در اولویت اول قرار دهیم. اگر برای ما مذهب مهم است حتماً آن را در اولویت اول قرار دهیم. اولویت بندی هم بسیار مهم است و بیاییم از یک تا ده اولویت بندی کنیم. شماره های ۱ تا ۳ اولویت های خود را دارای ارزش بسیار بالایی قرار دهید. این اولویت ها را هیچ زمان فدا نکنیم. این اولویت ها جزو مواردی که ضربدر خورده‌اند نباشد زیرا بعداً در زندگی مجبور هستید که آنها را نادیده بگیرید که این مسئله در اضطراب و سلامت روان شما و همچنین فشارهای روحی و روانی تاثیر خواهد داشت. پس خواهش می کنم که حواسمان به اولویت‌بندی هایمان باشد.

موضوعی که اینجا مهم است این است که افراد در دام کسانی می‌افتند که مکمل آنها هستند. به طور مثال خود شخص دارای یک شخصیت منظم و هدف گرایی است و در واقع شخصیتی به گونه‌ای وسواس گونه و سخت‌گیرانه دارد و چون یک فردی را انتخاب می کند که آن ضعف‌های خود را ندارد و فرد خیلی راحت در حال زندگی میکند و خیلی خوش گذران است، ممکن است در دامی گرفتار شود و به خود بگوید که آری این فرد آقا یا خانم می تواند مکمل خوبی برای من باشد. زیرا او نقص یا نقص های من را ندارد.

در واقع ما باید بدانیم که در مرحله اول و قبل از ازدواج به دنبال مکمل نمی گردیم زیرا اگر دو شخصیت کاملا متضاد هم باشند بیش از ۲ الی ۳ ماه برای یکدیگر جذابیت ندارند و بعد از مدتی از یکدیگر دلزده می شوند.

اول خود را بشناسیم

در بررسی معیارهای انتخاب همسر بدانیم که باید اول خود را بشناسیم و ضعف های خود را درک کنیم و روی آنها خودمان کار کنیم. سعی کنیم که خودمان را به کمال برسانیم و اینگونه نباشد که بخواهیم با ازدواج ضعف‌های خود را برطرف کنیم. در مرحله بعد سعی کنیم که تیپ های شخصیتی خود را بشناسیم. ببینیم که آیا صلح طلب هستیم یا برتری طلب. و بر اساس شناختی که از تیپ شخصیتی خود داریم یک فردی را انتخاب کنیم که مناسب ما باشد و متضاد تیپ شخصیتی ما نباشد.

امیدوار هستم که بتوانید بهترین انتخاب ها را داشته باشید

روزگارتان خوش، به امید دیدار

دیدگاه ها

No comment yet.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *