مهارت‌های زندگی مشترک | ویژگی های شخصیت سالم

healthy-personality-traits

فصل اول: سلامت روان

قسمت اول : ویژگی های شخصیت سالم (من خوب هستم ????)

یکسری ویژگی هایی وجود دارد که ما باید روزانه، هفتگی و ماهیانه چک کنیم و آن‌ها را تیک بزنیم. از مهمترین ویژگی هایی که باید به صورت روزانه بررسی کنیم، این است که آیا احساس خوبی داریم یاخیر؟. درواقع از خود سوال کنیم آیا من خوب هستم ؟.

اگر این بررسی را انجام دهیم و احساس کنیم که خوب هستیم، میتوانیم به این نتیجه برسیم که از یک شخصیت سالم برخورداریم. برای اینکه ما این بررسی را انجام بدهیم، نیاز داریم تا از یک ذره‌بین قوی استفاده کنیم.

بیشتر اوقات ما از این ذره‌بین استفاده میکنیم ولی اکثرا از این ذره‌بین برای  سنجش و دیدن جزئیات دیگران استفاده می کنیم. به صورتی که مثلا شوهر من چرا این کار را انجام داد؟ فرزند من چرا این نکات منفی رو دارد؟ و در کل برای شناخت دیگران از این ذره‌بین استفاده میکنیم!.

خودت را بشناس

حال میخواهم به شما بگویم که چقدربهتر است که این ذره‌بین رو برگردانیم به سمت خودمان بگیریم و برای شناخت خودمان از آن استفاده کنیم. ویژگی هایی که در ادامه  برای کسب یک شخصیت سالم بدان اشاره میکنیم، تنها مربوط به خود فرد میباشد و این ویژگی ها را هرفردی باید برای خودش تیک بزند و از مهمترین این ویژگی ها، یافتن احساس من خوب هستم خواهد بود.

ما باید ذره‌بین شخصیت شناسی را به سمت خود برگردانیم، تا ببینیم این احساس در ما وجود دارد یاخیر. اگر احساس من خوب هستم را داشته باشیم بسیار عالی است. ولی اگر احساس من خوب نیستم را مشاهده کردیم، باید به دنبال راهکار باشیم و این احساس منفی را به احساس خوب تبدیل کنیم.

اگر احساساتی مثل من خوب نیستم، من ضعیف هستم، من بد هستم، من نمی توانم، در وجود ما ماندگار شود و برروی همدیگر انباشته شوند، ما دچار بیماری های روحی و روانی خواهیم شد. پس خیلی مهم است که ما احساسات خود را بررسی کنیم و چنانچه احساس من خوب نیستم داشتیم، آن را به هر نحوی که می توانیم به احساس من خوب هستم تبدیل کنیم.

اولین قدم در رسیدن به شخصیت سالم

یکی از بررسی‌هایی که برای رسیدن به شخصیت سالم باید انجام دهیم این است که، دلایل اینکه خوب نبودن را پیدا کنیم. آیا علت احساس بد ما، بی‌توجهی همسرم است؟. آیا علت آن به مشکل برخوردن با دوستم در دانشگاه است؟. یا فرزندم که رابطه اش با من دچار مشکل شده دلیل این حال بد من خواهد بود؟.

اولین اقدامی که باید انجام دهیم این است که به دنبال چرایی احساس بدمان بگردیم و بفهمیم چه عاملی یا چه شخصیتی در حس من خوب هستم ایجاد اختلال کرده است. سپس به دنبال چراهای دیگری باشیم. چراهایی که شامل این مسائل میشود :

  • چرا همسر من آن کار را انجام داد؟
  • چرا فرزند من اینگونه رفتار کرد؟
  • چرا آن شخص با من رفتار خوبی نداشت؟
  • چرا همکلاسی ها با من اینگونه رفتار کردند؟

پس بعد از این که ما متوجه شدیم که چه کسی یا چه چیزی ما را ناراحت کرده است، باید به دنبال این بگردیم که چرا این ناراحتی پیش آمده و باید برای این مسائل دلایلی بیاوریم.

ممکن است حتی گاهی خودم را جای همسرم بگذارم و با خود بگویم که شاید ایشان در این لحظه دچار مشغله ذهنی بوده است. شاید در کسب و کار خودش دچار مشکلی شده باشد. شاید فرزندم دغدغه دیگری دارد و چیزی آن را اذیت کرده است و از جای دیگری ناراحت است.

پس من باید نگاه کنم و علت برخوردهای نامناسب را پیدا کنم و در نظر داشته باشم که اولین قدم این خواهد بود که من باید به دنبال علت برخورد نامناسب بگردم، بررسی کنم، و درنهایت یک علت قانع‌کننده به خود دهم.

مهارت گفتگو با طرف مقابل

حال اگر مدت زمانی این بررسی‌ها را انجام دادم و به نتیجه مطلوب نرسیدم، در یک گفتگوی صمیمانه و در یک زمان مناسب، هر کسی را که باعث اختلال در احساس من خوب هستم شده است، مطالبه و از او علت برخورد نامناسب را جویا شوم.

در گام بعدی اگر طرف مقابل در دسترس نبود و یا حتی وقتی که با او صحبت کردم به نتیجه ای نرسیدم، اینجاست که باید به فرد متخصص مراجعه کنم و علت احساس منفی خود در قبال برخورد نامناسب دیگران را جویا شوم.

برچسب های منفی را از خود جدا کنیم

در واقع ما باید در این مسیر به یک نتیجه درست برسیم و این مسائل منفی را به دست فراموشی بسپاریم. ما نباید احساسات بد را مانند یک برچسب به خودمان آویزان کنیم و از این گونه افراد نیز بسیار هستند که سرتاپا برچسب های منفی به خود آویزان کرده اند. زمانی که شخصیت او و درون آنها را بررسی می کنیم، به انبوهی از این برچسب های منفی می رسیم که اکثر این برچسب های منفی، باعث ایجاد احساسات بدی است که از دیگران دریافت کرده‌اند.

پس باید تمامی این برچسب های منفی را از خود بکَنیم و اجازه چسبیدن آنها، به روح و وجود خودمان را ندهیم. باید برای جلوگیری از چسبیدن و یا حتی جلوگیری از اتفاقات بد، سریعا اقدام کنیم.

چارچوب های یک شخصیت سالم

یکی از تیک های دیگر که ما باید به صورت روزانه و هفتگی برای خودمان داشته باشیم این است که من چارچوب‌هایی برای خود داشته باشم. اینکه آیا من خود را مدیریت می کنم و یا دیگران بر روی من تسلط دارند؟. هرچقدر من خودم را مدیریت کنم و به هر میزان که بیشتر چارچوب در زندگی داشته باشم، حد و مرزها و خط قرمزهای من مشخص باشد، من دارای شخصیت سالم تری هستم. بنابراین در رابطه ام با دیگران بهتر برخورد میکنم و دیگران هم راحت تر و بهتر به من اعتماد می کنند.

نقش های تو در زندگی ات چیست؟

یکی از موارد دیگری که باید در رابطه با شخصیت سالم خود بررسی کنیم، این است که بپرسیم ما به عنوان یک فرد و یک انسان، چند نقش در زندگی خود داریم. ما همزمان می توانیم نقش مادر، نقش همسر، نقش فرزند، نقش همکار، نقش دانشجو و نقش های دیگر را داشته باشیم.

پس باید نقش‌های خودمان را بشناسیم و بدانیم که چه وظایفی در قبال این نقش ها داریم. سعی کنیم حداقل وظایف خود را در قبال ایفای این نقش‌ها انجام دهیم.

بعضی اوقات انسان ها فراموش میکنند که چند نقش دارند. معمولاً درایفای یک نقش بسیار فعالیت می‌کنند و مابقی نقش های خود در زندگی را فراموش می کنند. این اشتباه بزرگیست که غالباً افراد را دچار اضطراب خواهد کرد و از شخصیت سالم دور می‌کند. پس سعی کنیم که بررسی کنیم و نقش‌ها و وظایف خود را بشناسیم و سعی داشته باشیم که حداقل فعالیت را در تمام نقش های خود در زندگی داشته باشیم.

اعتماد به نفس عامل موثر در شخصیت سالم

آخرین موضوعی که در مورد ایجاد یک شخصیت سالم مطرح است، اعتماد به خودمان می باشد و اینکه سعی کنیم درک خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم. اینکه من خودم را قبول کنم. سعی کنم باوجود تمام ویژگی های مثبت و منفی احساس خوبی نسبت به خود داشته باشم.

امیدوار هستم که همه شما عزیزان به احساس من خوب هستم برسید و به یک توانایی کامل برای مدیریت خود دست پیدا کنید.

خدا نگهدار

دیدگاه ها

No comment yet.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *